تربیت معلم کارآفرین در چارچوب سیاست تحول بنیادین آموزش و پرورش، چندی است دغدغه سیاستگذاران و موضوع پژوهش پژوهشگران این عرصه است. با اینحال، یکی از خلاءهای پژوهشی در این عرصه، تمرکز مطالعات بر الزامات آموزشی و مغفول ماندن از مطالعه نظاممند و جامع الزامات محیطی، ساختاری و پیامدی است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تربیت معلم کارآفرین در نظام تعلیم و تربیت است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از دادهها انجام شد. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختیافته با ۲۰ نفر از مطلعان کلیدی که در زمینه پدیده مورد مطالعه دانش و تجربه زیسته داشتند، گردآوری و بر اساس پارادایم کدگذاری اشتراوس و کوربین، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA دستهبندی و روابط میان مقولهها تعیین شد. در راستای بررسی روایی یافتهها از روش پایش اعضا، مناسب بودن مبنای داوری تفسیرها و رویکرد بازبینی توسط همکار و برای بررسی قابلیت پایایی یا انتقالپذیری نیز از روش توافق بین دو کدگذار استفاده گردید. یافتهها نشان داد که 220 سازه مفهومی (کد)، دستهبندی شده در 39 مقوله و 6 مقوله خوشهای شامل عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینهای، عوامل محیطی، راهبردها و پیامدها بر پدیده تربیت معلم کارآفرینی تأثیر میگذارند. چارچوب نظری الزامات تربیت معلم کارآفرین در پژوهش حاضر، ابزار علمی مناسبی برای برنامهریزی تربیت معلمان کارآفرین و تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای مناسب فراهم میسازد.